مقصود از خروج دجال که از علايم ظهور به حساب آمده چيست؟
روايات بسيارى عمدتا در مصادر حديثى اهل سنّت درباره خروج دجال در اخر الزمان وقبل از برپايى حکومت امام مهدى عليه السلام وارد شده است.
بخارى به سندش از رسول خدا صلى الله عليه واله نقل کرده که فرمود: (دجال خروج خواهد کرد تا اينکه در ناحيه اى از مدينه فرود مى ايد، وسه بار اعلان اماده باش جنگ مى دهد، ان گاه به سوى او هر کافر ومنافقى حرکت مى کند).(20)
در مصادر اهل سنّت براى دجال صفاتى ذکر شده است از قبيل:
1 – ادعاى ربوبيت مى کند.(21)
2 – عمر طولانى دارد.(22)
3 – همراه او اب واتش است.(23)
4 – کور را بينا کرده وبرص را شفا مى دهد.(24)
5 – مرده را زنده مى کند.(25)
6 – کسى را مى کشد، ان گاه او را زنده مى کند.(26)
7 – با او بهشت واتش است.(27)
8 – با او نهرى از اب سفيد ونهرى از اتش است.(28)
9 – خواسته او براورده مى شود.(29)
درباره دجال با اين اوصاف احتمالاتى وجود دارد:
الف. دجّال شخصى حقيقى است که کارهاى خارق العاده اى را در قالب سحر وجادو انجام مى دهد.
ب. مقصود به دجال همان ابليس (شيطان) است.
ج. احتمال مى رود که دجال همان سفيانى است که در روايات شيعه به خروج او در اخر الزمان تاکيد فراوان شده است.
د. مقصود از دجال همان اسرائيل است.
در ابتدا اين احتمال به نظر مى رسد که احاديث دجال از جمله اسرائيلياتى باشد که در احاديث اهل سنّت وارد شده است، زيرا:
اولا: اثرى از اين احاديث در روايات اهل بيت عليهم السلام به چشم نمى خورد.
ثانيا: غالب احاديث دجال از کعب الاحبار يهودى الاصل رسيده است. کسى که تمام افعال واقوالش مشکوک به نظر مى رسد.
ثالثا: اين اعتقاد که مسيح منتظر خروج مى کند ودجال را به قتل مى رساند در عقايد يهود مشاهده مى شود.
در هر حال بر فرض صحّت اين روايات احتمال تاويل اين روايات ورمزى بودن وجنبه سمبليک داشتن انها زياد است.
سيد محمّد صدررحمه الله مى فرمايد: (دجال رمزى است از اوج تمدّن وتکنيک غرب که با اسلام ومبانى ان ستيز دارد. تمدّنى که درصدد به سلطه کشيدن هر انسانى است… ما به طور وضوح مشاهده مى کنيم که چگونه تمدن وتکنيک غرب مادى گرا در اين عصر بر تمام جوامع، حتّى مسلمانان تسلّط پيدا کرده است…).(30)
از بيانات استاد محمّد طى(31) ونويسنده مصرى شيخ محمّد فهيم ابوعبيه در تعليقه خود بر کتاب (نهاية البداية والنهاية)(32) نيز همين احتمال به دست مى ايد.
پی نوشت :
(20) صحيح بخارى، ج 8، ص 102.
(21) سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1360.
(22) صحيح مسلم، ج 8، ص 205.
(23) صحيح بخارى، ج 8، ص 103.
(24) مسند احمد، ج 5، ص 13.
(25) همان.
(26) مستدرک حاکم، ج 4، ص 537.
(27) مسند احمد، ج 5، ص 435.
(28) معجم الکبير، ج 2، ص 56.
(29) صحيح مسلم، ج 8، ص 197.
(30) تاريخ ما بعد الظهور، ص 141و142.
(31) المهدى المنتظر بين الدين والفکر البشرى، ص 177.
(32) نهاية البداية والنهاية، ج 1، ص 118.
موعود شناسى وپاسخ به شبهات
بدون دیدگاه