هنگام یورش طغیانگران بر حضرت فاطمه زهرا (س) ، امیرمؤمنان کجا بود؟
باسمه جلت اسمائه; شایسته است پیش از پاسخ به این پرسش به این نکته مهم توجّه دهم که: ما به این خاطر که رهروان مذهب اهل بیت علیهمالسلام هستیم، به تسلیم در برابر آموزهها و امر و نهى آنان فرمان یافتهایم، گرچه حقیقت فرمان یا هشدارى از آنان براى ما روشن نباشد؛ چرا که بسا در این موارد راز و حکمتى باشد که ما از آن آگاهى نیافتهایم.1
امّا موضع امیرمؤمنان در این داستان غم انگیز و فاجعه بار؛ آرى، درست است که امیرمؤمنان علیهالسلام سالار همه غیرتمندان و حقطلبان روزگاران است، امّا اگر شرایط روزگار و ماندگارى دین و آیین چنان بطلبد که آن حضرت بر هر بیدادى در حقّ خود و خاندانش شکیب ورزد، آیا باز هم مىتواند دست به شمشیر شجاعت و مقاومت ببرد؟ به ویژه که از برادرش رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در این مورد آینده نگرى و اخبارى در باره رویدادهاى تلخ پس از رحلت آن بزرگوار نزد اوست، و پیامبر خدا آن حضرت را در برابر آن رویدادهاى تلخ آگاه ساخته و به شکیب و بردبارى فرمان داده است، و همان تجاوزکاران نیز از این اخبار و احادیث آگاهى داشتند و به همین جهت هم گستاخى تهاجم به خانه او را در خود یافتهاند و بر بیدادى زشت و ظالمانه دست مىیازند؛ آیا امیرمؤمنان در این شرایط مىتواند فرمان شکیبایى پیامبر را فراموش کند و با تکیه بر دلیرى و توانایىاش پاسخ آنان را با شمشیر عدالت بدهد؟ روشن است که هرگز؛ به برخى از روایات رسیده در این مورد بنگرید.
از جمله آن روایات، این است که «سُلیم بن قیس» در کتاب خویش چنین آورده است:
————————————————————————-
1 ـ براى نمونه به این روایت در این مورد بنگرید. مردى به حضور امام حسن آمد و گفت: اى فرزند پیامبر! من از شیعیان و رهروان راه پرافتخار شما هستم! آن حضرت در ترسیم معیار شیعه بودن، چنین فرمود: «یا عَبْدَاللّهِ! إنْ کُنْتَ لَنا فِى أوامِرِنا وَزَواجِرِنا مُطیْعاً فَقَدْ صَدَقْتَ، وَ إنْ کُنْتَ بِخِلافِ ذلِکَ فَلا تَزِدْ فِى ذُنُوبِکَ بَدَعْواکَ مَرْتَبَةً شَرِیْفَةً لَسْتَ مِن أَْلِها؛ لاتَقُلْ أنَا مِنْ شِیعَتِکُمْ، ولکِن قُلْ أنَا مِنْ مُوالِیْکُمْ وَ مُحِبِّیکُمْ وَ مُعادِى أعْدائِکُمْ، وَ أنْتَ فِى خَیْرٍ وَ إلى خَیْرٍ؛»اى بندهى خدا! اگر در انجام فرمانها و دورى گزیدن از هشدارهاى خدا، قانونگرا و درست رفتار هستى، آنچه در مورد شیعه بودن خویش مىگویى، درست مىگویى؛ امّا اگر اینگونه نمىاندیشى و رفتار نمىکنى و در اندیشه و منش و عمل، رهرو راه ما نیستى، با این ادّعاى گزاف بر گناهان خویش میفزاى؛ چرا که شیعه و رهرو ما خاندان پیامبر بودن، مقام پُرفرازى است، و تو با گفتار بدون منش و عملکرد عادلانه و زیبا، هر گز در خور آن نخواهى بود؛ پس مگو من شیعه شما خاندان پیامبر هستم، بلکه بگو: من از دوستداران و هواخواهان شما و از مخالفان دشمنان شما هستم که در این صورت، تو در خیر و نیکى به سر مىبرى و در مسیر نیکاندیشى قرار خواهى گرفت. مجموعه ورّام/ ص 113/ چاپ مؤسسه حیدرى.
2 ـ خصال صدوق/ ص 290. گفتنى است که در برخى نسخهها بهجاى واژه «أمْرَنا»، «حَدِیْثَنا» آمده است که تفاوتى در معنا نمىبینیم.
3 ـ کتاب سلیم بن قیس/ 427؛ احتجاج طبرسى/ ج 1/ ص 111؛ الغیبة/ ص 193.
4 ـ کتاب سلیم بن قیس/ 427؛ احتجاج طبرسى/ ج 1/ ص 111؛ الغیبة/ ص 193.
5 ـ بیت الأحزان/ ص 110؛ بحار/ ج 28/ ص 266؛ تفسیر قمّى/ ج 2/ ص 159.
مذهب نیوز
ما که نفهمیدیم کجا بودند اگر خودتان فهمیدید واضح بنویسید.باتشکر