اینها معیارهای امروزی برای آشنایی جوانان با یکدیگر است چرا که در جایی که اخلاقیات حرفی برای گفتن نداشته باشند معیار انتخاب مادی و ظاهری خواهد بود ،معیارهایی که جز بی هویتی چیزی برای نسل جوان ایرانی به همراه ندارد چرا که در فرهنگ اصیل اسلامی –ایرانی جایی ندارد.
شایداین نوع انتخاب از تبعات جامعه مدرن باشد و یا تغییر الگویی متاثر از تغییر نسل و یا به دلیل هویتی گم شده. مبارزه ای تنگاتنگ بین دختران و پسرانی که رگ خواب همدیگر را پیدا کرده اند و در جدالی جنسیتی سعی در حذف رقبای خود دارندغرقند در هیجانات دوران جوانی که البته باید تخلیه شود. زمانی که پیروز می شوند حس میکنند به حاشیه ای امن رسیده اند. توهمی سرشار از بی سرانجامی ها.
خوشبینانه ترین حالت آشنایی با این معیار های ظاهری ازدواجی است که معمولا به طلاقی زود هنگام منجر خواهد شد و تجربه ای سخت در اول جوانی که تاثیر بدی در روحیه جوانان دارد.
بدیهی است زمانی که پسری نگاه های حسرت آلود دخترانی را می بیند که بسوی اتومبیلی گرانقیمت خیره شده اند و درحال تعریف و تمجید از آن هستند، تصور میکند که قدرت و برگ برنده اش برای جذب دختر مورد علاقه خود، مسائل مادی است و در مقابل وقتی دختری نظاره گرٍ توجه بیش از حد پسران دیگر به دختری است که خود را شبیه مانکن ها درآورده، ناخودآگاه ترقیب میشود تا برای جذب پسر مورد علاقه اش، متوسل به ظاهرسازی به گونه ای نامتعارف گردد.
تحلیلی دقیق تر از علل پیدایش و نتایج اینگونه الگوهای رفتاری میتواند دلیل وقوع این ناهنجاریهای اجتماعی را مشخص کند.
به گفته بسیاری از کارشناسان ،تقلید کورکورانه از اطرافیان، مهیا نبودن بسترهای فرهنگی مناسب، حس رقابت ناسالم و عدم وجود شرایط مناسب برای تخلیه هیجانات به افزایش اینگونه ناهنجاری های اجتماعی می انجامد.
بستر سازی و الگو سازی فرهنگی می تواند راهکار مناسبی برای تغییر الگوی رفتاری جوانان باشد و در این بین صدا و سیما هم می تواند با ساخت برنامه های مناسب به این مهم کمک کند اما آیا تا به حال برنامه هایی که بتواند بر جوانان تاثیر بگذارد ساخته شده است؟
دکتر مجید ابهری متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی درگفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تهیه برنامههایی مانند شوک، مکس، آژیر که براساس کالبد شکافی آسیبهای اجتماعی در جامعه تهیه و اجرا می شود،می گوید: از آنجاکه بیان ناهنجاریها نیاز به کارشناسی رفتاری دارد و در بسیاری از اوقات تخریب، تمسخر و تهاجم به الگوهای منفی جامعه آثار معکوسی دارد بنابراین به تهیه کنندگان این برنامه ها توصیه می شود از موضع گیری تمسخر آمیز و تهاجمی خودداری کرده و با بیان علل گرایش جوانان به این گونه رفتارهای اجتماعی، از نوجوانان و جوانان بخواهند براساس روابط عقلی – اجتماعی از گرایش به این گونه ظواهر خودداری کنند.
به گفته وی، زیبایی خواهی و مدگرایی در نهاد بشر به ویژه جوانان به یک رفتار نهادینه تبدیل شده است و در جوانان برتری جویی نیز به این رفتار اضافه می شود.
این استاد دانشگاه معتقد است : در حقیقت قصور ما و نهادهای فرهنگی باعث پیدایش اینگونه ظواهر در جامعه شده چرا که وقتی ما الگوی رفتاری مطلوب ارائه ندهیم فرزندانمان خود بدنبال جستجو و انتخاب می روند و آن وقت بدون توجه به فلسفه رفتارهای غربی و رپرها ، ظواهر خود را با آرایش آنچنانی و تزئینات به قول خودشان جیغ آرایه می بندند.
خط کشی سر و ابرو و استفاده از لوازم آرایش ویژه پسران از رفتارهای جوانان وندال و همجنس باز و منحرف اروپایی است و استفاده از گردنبندهایی مانند سنجاق ، قفل ، کلید و واشر و…از رفتارهای جوانان کارتن خواب که با این علایم بی خانمانی را به تماشاچی اعلام می کنند، بر می خیزد و 95 درصد از جوانان ما ریشه و علل استفاده از اینگونه آرایشها و پوشش را نمی دانند.
وی با اشاره به اینکه متاسفانه علی رغم وجود طراحان توانا درکشور ما هیچ نهاد و سازمانی وجود ندارد که طرحهای پوشاک ایرانی را در جوامع دیگر معرفی و صادر کند،می گوید: اگر لباسهای اصیل ایرانی با طراحی روز به جوامع جهانی معرفی شود آن وقت خواهیم دید که لباسهای عشایری، بلوچی و کردی در تمام دنیا طرفدار پیدا می کند.
در هر حال آنچه مسلم است،جوان به واسطه جوانی و هیجانات ناشی از بلوغ جسمی ،تشنه زیبایی و زیبا بودن است و دوست دارد به شیوه ای جلب توجه کند و شیک پوش باشد.تجربه نشان داده است که با زور و نصیحت به خصوص در عصر ارتباطات نمی توان جوانان را مجبور به کاری کرد و بنا براین باید از مسیر عقلانیت و فرهنگ سازی پیش رفت و جوانان را متوجه این امر ساخت که داشتن زندگی راحت و برخورداری از امکانات رفاهی و انتخاب فردی دارای ظاهری مناسب، مورد پسند همگان است بد نیست ، ولی غرق شدن در مادیات و معیارهای ظاهری هرگز سرانجامی نخواهد داشت. انسانیت، همدلی و عشق شرط خوشبختی و تداوم رابطه است. تشکیل خانواده ای گرم و صمیمی که محبت پایه و اساس آن باشد می تواند آرامشی بی پایان به ارمغان آورد و این مهم با ظاهر بینی و ثروت به تنهایی ،میسر نخواهد بود و باید این موضوع را نهادینه کرد که هر کشور و جامعه ای فرهنگی مخصوص به خود دارد که نزد افراد آن جامعه پسندیده است ،اما این دلیل موجهی برای پسندیده بودن آن در دیگر جوامع نیست و باید برای حفظ هویت ها،به ارزشها پایبند بود.