سخني با مخالفين
گروهي از نويسندگاني که در مورد شيعه و تشيّع قلم زدهاند، چنين پنداشتهاند که تشيّع ايده و آرمان نوظهوري است که بر اثر عوامل و جرياناتي خاص، از پيکره واحد جامعه اسلامي جدا شده و در طول زمان گسترش يافته است. لذا در مورد سبب پيدايش اين مکتب اختلاف کردهاند؛ عدّهاي ميگويند: اين مکتب زاييده فکر عبداللَّه بن سبأ و تشکيلات سياسي اوست.
عدّهاي ديگر پيدايش آن را در زمان امام عليعليه السلام و در جنگ صفّين يا جمل ميدانند.
گروهي نيز اين نگرش را متأثّر از افکار فارسيان قديم دانستهاند که در پيکره جامعه اسلامي رسوخ کرده است.
آنچه اينان را به طرح اين خيالات واداشته، آن است که گمان کردهاند اقليّت شيعه مانند عضو زايدي است که از سازمان واحد بدن جدا شده و از اصل و ريشه خود بريده است. بنابراين بايد در جستوجوي علل اين جدايي بود. آنان ميپندارند که اصل اوّلي در امّت اسلامي، غير شيعي بودن است، لذا دنبال علت پديد آمدن تشيّع برآمدهاند. ولي اين فرضيه صحيح نيست؛ زيرا:
اوّلاً: کثرت عددي را دليل بر حقّانيّت، و قلّت عددي و ضعف عِدّه و عُدّه را دليل بر عدم حقانيّت قرار دادن، درست نيست و مخالف موازين صحيح عقلي و نقلي است.
قرآن کريم در موارد زيادي رهروان حقّ را قليل و پيروان باطل را کثير شمرده است: «وَقَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّکُورُ»؛[1] «و تعداد کمي از بندگان من شکر گزارند.» در جاي ديگر ميفرمايد: «وَإِنَّ کَثِيراً مِنَ النّاسِ لَفاسِقُونَ»؛[2] «همانا کثيري از مردم فاسقند.» هم چنين ميفرمايد: «وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ»؛[3] «و بيشتر مردم نسبت به حق کراهت دارند.»
بنابراين قرآن مجيد چنين معياري را که اقليت هميشه غير اصيل است باطل ميشمارد.
ثانياً: اسلامِ بيتشيّع را بر اساس کثرت عددي، صفت اصلي اسلام قرار دادن و اسلام شيعي را بر اساس قلّت عددي، صفت عارضي اسلام قرار دادن نکتهاي است که با تقسيمبنديِ معمول در عقايد اسلامي سازگاري ندارد.
علاوه بر اين، پيدايش عقيده و آرمان تشيّع را نميتوان با پيدايش اصطلاح شيعه و تشيّع هم زمان دانست؛ زيرا پيدايش محتوا و روح هر مکتب با پيدايش اسم و اصطلاح آن متفاوت است. بنابراين براي ورود به بحث شيعه و پيدايش منشأ آن، بايد سراغ روح آن مذهب رفت، نه اسم و اصطلاح آن؛ حتّي اگر در روايات و کلمات صاحب شريعت چنين واژههايي نتوان يافت؛ اگرچه اين گفته نيز از باب تسامح است؛ زيرا پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله در روايات متعددي به شيعه بشارتهايي داده است که بدانها اشاره خواهيم کرد.
منابع
[1] سوره سبا , آیه 13
[2]سوره مائده , آیه 49
[3] سوره مومنون , آیه 70