کوتاه و شنیدنی (6) / توسل به حضرت ایلیا ( رؤياى پيامبر )
مهاتمابده در نزد هندوها كه گروهى از هنديان هستند، پيامبرى قديمى و عظيم الشان است. در شرح حال او كه قبل از ميلاد مسيح، عليه السلام، مى زيست، آمده است:
شبى مهاتمابده خواب عجيب و صادقى ديد و براى منترى چنين نقل كرد: «… روح بسيار بزرگى مرا مبارك باد گفت و بشارتم داد. او گفت كه نام من آليا است و ملاقات با من نزد ديوار شكافته شده در جاى بسيار پاك و مقدس (كعبه) به صورت يك بچه خواهد بود; اما هنوز به آن زمان، بسيار مانده است.»
در اكثر كتابهاى بده، اين دعا از او آمده است:
«اى مطلوب طالبان و عزيز عزيزان! اى آليا! اى پيروز شونده بر همه! بيا و جلوه خود را نشان ده و مرا يارى فرما. اى شير خدا! روبهان دنيا مى خواهند مرا بخورند. تو را سوگند مى دهم به آن كسى كه دست و بازويش هستى، و به آن كسى كه نيرو و قدرتش در تو است، مشكل مرا بگشاى.»
وقتى مهاتمابده در بستر مرگ آرميده بود، عزيزترين شاگردش به نام آنند در كنارش نشسته بود و گريه مى كرد. مهاتمابده كه آرامش در چهره اش موج مى زد، رو به او كرد و گفت: «… تنها من براى هدايت بشر به دنيا نيامدها م و خاتم سلسله نبوت هم نيستم. زمانى خواهد آمد كه شخص ديگرى به نبوت مبعوث مىشود. او نور خدا باشد و از حكمت خدا برخوردار است… او كسى كه كه پيامبرى به او ختم خواهد شد و بر سرش يك تاج پنج پهلو باشد كه مانند خورشيد و ماه بدرخشد و نام الماس بزرگ آن آليا باشد… ستمگران دردانه هاى (فرزندان) او را بسى آزار رسانند و براى ريشه كن ساختن آنان، از كارى فروگذارى نكنند و دست به هر عمل ضدانسانى مى زنند; ولى خدا نام او، كار او، مقصد او و نسل او را تا آخر دنيا باقى خواهد گذاشت.
در كتب مقدس و از جمله انجيل بارها از حضرت «ايليا» ياد شده است. گاهى او را «آليا» يا «ايلى» گفته اند. اين اسم در كتابهايى آمده است كه قدمتى بسيار پيشتر از اسلام دارند; يعنى قبل از تكامل زبان عربى و به وجود آمدن حرفى مثل «ع». با اين توضيح، اگر اول: آليا، ايليا و ايلى به جاى الف حرف ع بگذاريم مىشود: عاليا، عيليا و عيلى. حالا ديگر حضرت ايليا را مىشناسيد. او آشناى دلهاى ماست. حضرت على، عليهالسلام، جانشين پيامبر و پدر يازده معصوم است. او كسى است كه ديوار كعبه به خاطر تولدش شكافته شد. كسى كه در سياهى شب با كوله بارى بر دوش به دستگيرى و كمك فقرا مىرفت. او كسى است كه شير خدا و حيدر كرار بود و به نيروى الهى در خيبر را از جا كند.
پى نوشتها:
براى نوشتن اين مطلب، از كتاب «على و پيامبران»، نوشته برجسته حكيم سيالكوتى استفاده شده است. استاد گرامى جناب آقاى سيدمحمد مختارى آن را همراه با اضافاتى جامع به فارسى برگردانده است. تمام مضامين و موضوعات اين كتاب، با اسناد و مدارك مستند و معتبر و قيد تاريخ، عنوان كتاب و اسامى دانشمندان و موارد لازم ديگر همراه است.
بدون دیدگاه